دانلود آهنگ رخت خواب مرا مستانه بنداز تو پیچ پیچ ره میخانه داریوش

متن آهنگ زهره از داریوش

رخت خواب مرا مستانه بنداز تو پیچ پیچ ره میخانه بنداز
عزیزم سوزن دست تو بودم میون پنجه و شصت تو بودم
نازنینم مه جبینم بخوابم بلكه در خوابت ببینم

یاد از آن روزی كه بودی زهره یار من
دور از چشم رقیبان در كنار من
حالیا خالیست جایت ای نگاره من
در شام تار من آخر كجایی زهره

یاد داری زهره آن روزی كه در صحرا
دست اندر دست هم گردش كنان تنها
راه میرفتیم و در بین شقایق ها
بود عالم ما را لطف و صفایی زهره

چون یقین كردی كه در عشقت گرفتارم
سخت گشتی از من و كردی چنین خوارم
خود نكردی فکر آخر نازنین یارم
من همچو تو دارم آخر خدایی زهره

بود هنگام غروب آن روز افق زیبا
ایستادیم از برای دیدنش آنجا
تكیه تو بر سینه ام دادی سر خود را
گفتیم و گفتن ها بس رازهایی زهره